شبح
به تو قول دادم که دیگر دروغ نگویم مرا سخت بخشیدی و به من فرصتی دوباره دادی به من اجازه دادی خود حقیقی ام باشم نه نمایشی از یک بعد دیگرم
خودم خواهم شد و خداهم ماند.
سخت است بسیار و بسیار سخت تر از آنچه که سه سال تظاهر به آن کردم در خرداد و تیر تلاش کردم خودم باشم اما نشد اما تو نمیدانستی من یک آدم جعلی در روبه رویت هستم اما دیشب فهمیدی و مرا بخشیدی اما اه از آن سوالت که گفتی آیا خودت را نیز میتوانی ببخشی؟؟ حقیقتش نه نمیتوانم اما تا این را گفتم گفتی باز خودت را بخاطر گذشته است سرزنش کردی؟
و به من زل زدی و خندیدی
از امروز خودم را میبخشم بخاطر تمام دروغ هایی که به خودم گفتم بخاطر تمام من نبودن ها
راه دیگری از این هزارتو پیدا خواهم کرد و از آن راه میروم میدانم سخت خواهد بود کمی از آدم های با ارزش زندگی ام دور خواهم شد اما آنها می دانند برای چه بوده است و به من افتخار میکنند.
:)