Romeo

و مرگ مُردن نیست:
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مرده گان بی شماری را دیده ام
که راه می رفتند؛
حرف می زدند؛
سیگار می کشیدند؛
و خیس از باران
انتظار وُ تنهایی را درک می کردند…

"حسین پناهی"

آخرین مطالب
پیوندها

رفت اما یادش ابدی شد

جمعه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۱:۳۳ ق.ظ

هنوز گرمای صورتش نگاه لطفش را به یاد دارم خیال میکردم زندگی سرشار از آرامش دارد در شهری پرهیاهو زندگی اش را می‌کند...

برایم محو شده بود اگر در میام جمعیت میدمش نمیشناختمش و نشناختمش خودش سراسیمه به سویم آمد با آن لبخندش که هیچ وقت یادم نمی‌رود نگام کرد صدایم زد او را می شناختم اما غریبه بود برایم به او خندیدم دوباره با آن لبخندش مرا نگریست فهمید او را کامل به یاد نمی آورم گفت من آنم که توانایی نوشتنت را به تو آموخت ناگهان چشمانم برق زد اورا در آغوش کشیدم نگاهش کردم .

اما این به خاطره تبدیل شده کاش بیشتر نگاهش کرده بودم کاش فراموشش نکرده بودم مانند شارزده کوچلو بی آنکه دردی بکشد رفت.

 

:)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۰۲/۰۹
Romeo Romeoo

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی