Romeo

و مرگ مُردن نیست:
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مرده گان بی شماری را دیده ام
که راه می رفتند؛
حرف می زدند؛
سیگار می کشیدند؛
و خیس از باران
انتظار وُ تنهایی را درک می کردند…

"حسین پناهی"

آخرین مطالب
پیوندها

ذهن متلاشی شده

دوشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۰۷ ب.ظ

در این درد و رنج می‌دانم تنها نیستم شاید تو نیز حس من را داشته باشی یا تجربه اش کرده باشی هیچ حسی ندارم اما این هیچی را احساس میکنم آنقدر بی احساسم که نمی‌توانم گریه کنم بخندم....

حرف هایشان در مغزم صورت هایشان در مغزم خنده هایشان در مغزم راه رفتناش نفس کشیدنشان همه در مغزم است می‌خواهم مغزم را دربیاورم آن را عوض کنم . شاید حق با آنهاست من آدمش نیستم خیال پردازم قویی زیبا ...نیستم 

یک نفر را می‌خواهم که مرا نشناسد به من ترحم نکند لبخند زورکی نزند دلسوزی نکند حقیقت را به‌ من بگوید ، بگوید بی عرضه ام باهوش نیستم قویی نیستم 

اطرافیانم می‌گویند تو اینها نیستی اما هنوز ۵ ثانیه نگذشته حرفاشان را می‌خورند لبخندهایی از سر ترحم می‌زنند و می‌روند. 

دیگر خودم را نمی‌شناسم دلم به حال خودم می‌سوزد دیگر نمیتوانم کاری برای خودم کنم انگار حرف هایشان را بلعیده ام 

 

هنوز پیدایش نکردم 

خود واقعی خودم را می‌گویم 

 

چقدر دردناک که نتوانی احساسات را نه با کلمات نه با گریه یا خنده یا هیچ کوفت دیگری بیان کنی 

 

 

:)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۲۲
Romeo Romeoo

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی